برای تو

برسد به دست کسی که بی نهایت دوستش دارم

برسد به دست کسی که بی نهایت دوستش دارم

برای تو

دلم برات تنگ شده همین و فقط همین

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان

۱ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۰:۳۰۲۵
آذر

امروز که داشتم در خیابان های پر پیچ و خم نیشابور  تک و تنها پرسه میزدم گذارم افتاد به یک کوچه باغ  آشنا
چقدر دلم برای تو و پالتوی مشکی و ریش  سیاه مردانه ات تنگ شد برای تاریکی بلند شالگردنت
این همان کوچه باغی بود که وقتی باران می آمد دستم را میگرفتی و شالاپ شالاپ وسط گودال های آب دنبال خودت میکشاندی 
پاییز بود 
انگار همه درختان شاعر شده بودند 
گودال های آب دلشان برای صدای قدم هایت تنگ شده بود 
و باران 
آخ باران .....
چقدر بغض کرده بود که تو را در کنار من نمی یافت 
انگار به حالم گریه میکرد و میگفت مگر تو حریر نازک رویاهایش نبودی مگر دیبای ظریف خیالش نبودی پس چرا انقدر پاییزانه دلتنگی 
پاییز خندید 
گودال های آب هم 
باران انگار بوی عطر مشهدی گرفت 
چتری روی سرم باز شد 
طنین قدم های نرم و نازکت گوشم را نوازش کرد 
خون یخ زده دستانم از گرمی دوتا دست بزرگ به جریان درآمد 
در چشم هایت نگاه کردم 
سکوت کردی 
سکوت کردم 
کوچه باغ لبخند بزرگی به صورت داشت
#دیبا